قد کشیدی رو نیزهها شکفتی لا اقل یه بار بهم مادر میگفتی بین نیزه دارا لالایی میخونم لا اقل تو بغل خودم میافتی لا اقل بی من نرو لا اقل بهم بگو حلال کردی مادرو من میام پشت سرت لا اقل دیگه سرت رو بسپرن بع مادرت غوغا شد عزیزم رفتی راه علقمه وا شد عزیزم خواهرت رقیه سقا شد عزیزم غوغا شد عزیزم کاش میشد زخم گلوتو بپوشونم لا اقل چشم عموتو بپوشونم زیر آفتاب سرتو نگه دارم یا که با یه چیزی رو تو بپوشونم لا اقل تابت بدم همهمه شد اما حرمله نذاشت آبت بدم که ترک ترک بشی لا اقل بزنن به صورتت خنک بشی لا اقل خوابت کنن من توی نامحرما اینا میخوان آبت کنن میگه چشماتو ببند نبیبنی یه بی حیا دست روی من کرده بلند غوغا شد عزیزم غم نخور گهواره پیدا شد عزیزم قبر تو آغوش بابا شد عزیزم غوغا شد عزیزم (علی لای لای لای)