با نامِ خدا، خدای دلها زهرا انسان و فرشته است یکجا زهرا هم حُجّتِ اعظم است بر ما زهرا هم حُجَّتِ بَعلُها بَنوها زهرا تکبِیتِ خداست حکمتِ مظلوم است او پیر و مرادِ سیزده معصوم است قبل از خِلقت که عقل درجا میزد زهرا به گلیمِ نُه فَلَک پا میزد هرجا حرفی از خَلقِ دنیا میزد هر بار خدا به او بِفَرما میزد او گوهرِ باسابقه بِینِ بَحر است زهراست که پیشکسوتِ این دَهر است چهل روز نَبی کناره از دنیا کرد در غار نشست و با خدا نجوا کرد با سیبِ بهشت روزهاش را وا کرد تا یار، قَدَمرنجه به خاکِ ما کرد نازل شده مادرِ رسولِ مَدَنی با حضرتِ ذوالفقار، فامیلِ تَنی از عالَمِ لاهوت به ناسوت کشید مِهرَش به انار خورد و یاقوت کشید خِیرَش که به ما به طور مَبسوط کشید عقلِ فَلَک از مقامِ او سوت کشید قرآن و صد و چهارده تا سوره از فاطمه مَدح میکند هرجوره بر چایِ علی گرفت پهلو قندش قربانِ نماز و روزه و لبخندش هستیم گدای پنج تا فرزندش خونیست به شیعیانِ خود پِیوندش سَیِّد نشدی! غُصّه ندارد دیگر تردید نکن بگو به زهرا: مادر افسوس منِ فقیر با روی سیاه هرگز نشدم ز شَأنِ خانم آگاه بنشین و بگو هدیه به آن حضرتِ ماه: لاحَولَ و لاقُوَّةَ اِلّا بِاللّٰه فرمود نبیِ ما: گوهر فاطمه است هر حُسن که هست جمع در فاطمه است