با لب عطشان، خسته در میدان هزار و یک غم داری رأس تو بر نِی، میکند رَه طی زِ گیسو پرچم داری تویی تویی ذکر لب جن و مَلک ثمرهی باغ فدک، یا لیتنا کنّا معک حسینِ من، آقام آقام آقام حسینِ من... از مزار تو، از دیار تو بوی خدا میآید مرغ دل هر شهر بر لبش یا ربّ، به کربلا میآید منم منم، فداییِ سپاه تو غلام روسیاه تو، امیدِ من پناهِ تو حسین من، آقام آقام آقام حسینِ من... یا اباعبدالله...