یارا یارا یارا! تو علّت تپیدنهایی تو مقصد رسیدنهایی دریا دریا دریا! دلیل سرکشیدنهایی تو شهپر پریدنهایی به دام زلف تو افتادم من ز هرچه غیر تو آزادم من خراب تو شدم، آبادم من دل بردی و دل دادم من شده غمآرمیدنهای من غم تو و شنیدنهای من ز داغ تو خمیدنهای من آقای من روحم، عمرم، جانم! دمیکه از غمت گریانم تویی که میشوی مهمانم عشق بیپایانم؛ نم معطّر چشمانم شده ضمانت پیمانم همه فانی، تویی باقی؛ ساقی دلیل اشک عشّاقی؛ ساقی به دل دارم عجب داغی؛ ساقی دریابم ای ساقی ساقی به لطف دیدهی گریان من به گریههای بیپایان من دوباره میشوی مهمان من جانان من نوری نامحدودی؛ بهای کعبهی مقصودی ندای مهدی موعودی بیتابم فرمودی؛ به بیقراریام افزودی عجب تجارت پر سودی کسی زندهس که از شوقت مرده کسی تشنهس که از جامت خورده کسیکه باخت به تو سر را برده اوّل تا آخر را برده نکش از آشیان من، دامن بزن به سوز دلدادن، دامن به شعلهام بکش دامن دامن آقای من