نفسمو بند آورده
144
1
- ذاکر: حسین قربانچه
- سبک: شعر روضه , واحد
- موضوع: امام حسین (ع) , مسلم بن عقيل (ع)
- مناسبت: شب اول محرم
- سال: 1400
غروبی پر از غم داره، بوی خون میده محلههاش
نفسمو بند آورده، کوفه و وفای مردماش
ملائکِ عرض و سماء رو، جامه در آن میبینم
من از سرِ دارالعماره، یه کاروان میبینم
تو کوچههای تنگ کوفه، دریای خون میبینم
مادرِ تو بالا سرم با، قدِ کمون میبینم
کوفه به بی وفایی معروفه
کاش میشد حسین نیای کوفه
حسین نیا کوفه...
دلشورهی مسلم اینه، یه شیرخواره توی قافله است
نشنوه رباب آقاجون، سه شعبه تو دست حرمله است
آیهی قرآنِ خدا رو، جدا جدا میبینم
پارههای تن علی رو، روی عبا میبینم
کهنه حصیرو به تن تو، جای کفن میبینم
من توی دست شمر و خولی یه پیرُهن میبینم
نگاها به سرِ تو معطوفه
کاش میشد حسین نیای کوفه
از همهی دنیا بیشتر، نگاه خدا به زینبه
دلشورهی مسلم بیشتر، غصهی حجاب زینبه
دارم توی تقدیر زینب، روزای بد میبینم
چادر عصمت خدا رو، زیر لگد میبینم
تو چشم این کوفیِ نامرد، حسرت رِی میبینم
پرده نشین عرشو دارم، تو بزم می میبینم
اَبکی عَلَی الرُئوس مَکشوفِه
کاش میشد حسین نیای کوفه
دلم بی تابه واسهی محرمت
دلم بی تابه واسهی حرمت
دلم بی تابه بمیرم برا غمت
دلم بی تابه
دلم میگیره، همه شب برای تو
دلم میگیره، واسه کربلای تو
دلم میگیره، توی روضههای تو
دلم میگیره
دل نگرونِ شبِ اولم،نذار بیفته اسمم از قلم
تموم سالها مثل اربعین، با خواهرت کنار مقتلم
السَّلامُ عَلَی یا سَیّد الشهداء...
ابا عبدالله، همه زندگیم فدات
اباعبدالله، فدا خاک کربلات
اباعبدالله، میمیرم یه روز برات
اباعبدالله
حسین یا مظلوم، لبِ تشنه کشتنت
حسین یا مظلوم، پا گذاشتن رو تنت
حسین یا مظلوم، جلو زینب زدنت
حسین یا مظلوم
گریهی مادرِ تو رو که دید
خنجرشو رو حنجرت کشید
جلو چشای خیس خواهرت
لباس کهنهی تو رو درید
السَّلامُ عَلَی سَیِّدُ الشُّهداء
نفسمو بند آورده، کوفه و وفای مردماش
ملائکِ عرض و سماء رو، جامه در آن میبینم
من از سرِ دارالعماره، یه کاروان میبینم
تو کوچههای تنگ کوفه، دریای خون میبینم
مادرِ تو بالا سرم با، قدِ کمون میبینم
کوفه به بی وفایی معروفه
کاش میشد حسین نیای کوفه
حسین نیا کوفه...
دلشورهی مسلم اینه، یه شیرخواره توی قافله است
نشنوه رباب آقاجون، سه شعبه تو دست حرمله است
آیهی قرآنِ خدا رو، جدا جدا میبینم
پارههای تن علی رو، روی عبا میبینم
کهنه حصیرو به تن تو، جای کفن میبینم
من توی دست شمر و خولی یه پیرُهن میبینم
نگاها به سرِ تو معطوفه
کاش میشد حسین نیای کوفه
از همهی دنیا بیشتر، نگاه خدا به زینبه
دلشورهی مسلم بیشتر، غصهی حجاب زینبه
دارم توی تقدیر زینب، روزای بد میبینم
چادر عصمت خدا رو، زیر لگد میبینم
تو چشم این کوفیِ نامرد، حسرت رِی میبینم
پرده نشین عرشو دارم، تو بزم می میبینم
اَبکی عَلَی الرُئوس مَکشوفِه
کاش میشد حسین نیای کوفه
دلم بی تابه واسهی محرمت
دلم بی تابه واسهی حرمت
دلم بی تابه بمیرم برا غمت
دلم بی تابه
دلم میگیره، همه شب برای تو
دلم میگیره، واسه کربلای تو
دلم میگیره، توی روضههای تو
دلم میگیره
دل نگرونِ شبِ اولم،نذار بیفته اسمم از قلم
تموم سالها مثل اربعین، با خواهرت کنار مقتلم
السَّلامُ عَلَی یا سَیّد الشهداء...
ابا عبدالله، همه زندگیم فدات
اباعبدالله، فدا خاک کربلات
اباعبدالله، میمیرم یه روز برات
اباعبدالله
حسین یا مظلوم، لبِ تشنه کشتنت
حسین یا مظلوم، پا گذاشتن رو تنت
حسین یا مظلوم، جلو زینب زدنت
حسین یا مظلوم
گریهی مادرِ تو رو که دید
خنجرشو رو حنجرت کشید
جلو چشای خیس خواهرت
لباس کهنهی تو رو درید
السَّلامُ عَلَی سَیِّدُ الشُّهداء
نظرات
نظری وجود ندارد !