مادر میانِ کوچه اَندَر آن غوغا شدی مدافعِ علی، تنها چهل نفر تورا زدند چه بیهوا عزیزِ مولا مادر در آسمانِ غَم تَلاطُم شد صدای تو درآن میان گُم شد فدای تو که لحظهای رها نکردهای علی را (میزد قَلافِ خنجر بر بازوی تو مادر) ۲ در پیشِ چشمِ حیدر آن بیحیای کافر (ایمادرِ جوانم) ۶ مادر میانِ بستری و بیجانی به فِضّه گفتهای نمیمانی تو دلشکستهای به فکرِ رفتنی، ولی جوانی مادر چه عاشقانه روضه میخوانی تو بیقرارِ کامِ عطشانی بغل گرفتهای حسینِ خود در اوجِ ناتوانی (آه اِیعزیز مادر آه اِیشهیدِ بیسَر) ۲ زخمیِ تیر و خنجر اِیبیپناه و یاور آه اِیحسینِ مظلوم...