سقای دشت کربلا ای مرد اباالفضل

سقای دشت کربلا ای مرد اباالفضل

[ حسن عطایی ]
سقای دشت کربلا ای مرد اباالفضل 
داغ غمت قد منو خم کرد اباالفضل 
تو رو به جون بچه‌ها برگرد اباالفضل 

دریا اگه چیزی کمه آب نیست
اما تو خیمه یک نمه آب نیست

غم سکینه که غم آب نیست
غم عموشه، غم عموشه

وقتی تنت می‌پاشه از هم
ای علمدار، ای علمدار، ای علمدار

اهل حرم می‌گیره ماتم
ای علمدار، ای علمدار، ای علمدار

ای ماه خیمه عباس اباالفضل 
پناه خیمه عباس اباالفضل 

تو فکر اینی که چرا تیر، مشکو انداخت
من فکر اینم که عموت بود کارتو ساخت
همه میگن دیگه حسین رنگ از رخش باخت

ستون خیمه‌ات که رها می‌شه
تو خیمه‌ها سر و صدا می‌شه

حرمله روش به خیمه وا می‌شه
برادر من، برادر من

تو زنده زنده میشی غارت 
ای علمدار، ای علمدار، ای علمدار

زینب چی میشه تو اسارت؟
ای علمدار، ای علمدار، ای علمدار

ای ماه خیمه عباس اباالفضل 
پناه خیمه عباس اباالفضل

نظرات