
دل منو از جاکنده خدافظی آخرت بیا و رحمی کن عباس به ناله برادرت سقا با این چشای خستم چشم انتظارت هستم اسیر اضطرابم دیگه خوشی برام محاله دل نگرونه حاله شش ماهه ربابم دیدم، همنشین غم و دردی ابالفضل برو، ولی قول بده برگردی ابالفضل با این، رفتنت دل و خون کردی ابالفضل برو، برو، برو تک یل ام البنین... پیش چشم من افتاده به روی خاک مشک و علم شدش زیارتگاه من هرجا که بود دست قلم ای وای صد پاره تن شدی تو خونیه پیرهن تو بارون غم گرفته ای وای به عشق ساقی و مشک میون خیمه با اشک رقیه دم گرفته عمو، از دوری تو خیلی بیشکیبم بیا، بدون تو بی باور و حبیبم خودت، میدونی بعد تو چقدر غریبم عمو دیدم، همنشین غم و دردی ابالفضل برو، ولی قول بده برگردی ابالفضل با این، رفتنت دل و خون کردی ابالفضل عمو، عمو، عمو تک یل ام البنین... به پاشده انگار اینجا خیمه احساس زهرا پیچیده توی علقمه عطر و بوی یاس زهرا دیدی کنار تو رسیده با قامت خمیده با حال و روز تیری که بین چشم تو خورد از چشم تو درآورد با بازوی شکستش داداش دیگه شدم از زمونه خسته ببین که قامت بدون تو شکسته پاشو هلهله رو لب دشمن شکسته داداش، داداش، داداش تک یل ام البنین