رُو تن تو چادر انداختم

رُو تن تو چادر انداختم

[ حسین ستوده ]
رُو تن تو چادر انداختم
هُرم آتیشو کمش کردم
دیدم اطراف تو رو امّا
هر چی دیدمو جمعش کردم

خونتو دیدم رُو تن مسمار
مرد اگه بود دق می‌کرد زنونه بود کار
سخته نجاتت، چاره ولی نیست
فهمیده بودم این کار کار علی نیست

زخمی زخمی، پهلو پهلو
سینه سینه، ای وای ای وای
قنفذ قنفد، خنده خنده
کینه کینه، ای وای ای وای

*****
دستتو شکستن از بازو
بستنش کار من اصلاً نیست
خب چطور ببندم این دستو
بخدا قابل بستن نیست

خیلی بعیده فضّه بتونه
دستو ببندم بازم پهلو می‌مونه
بیش‌تر از این باز ترسم از اینه
وای اگه این اوضاع رو علی ببینه

گریه گریه، ناله ناله
حیدر حیدر، ای وای ای وای
آتیش آتیش، شعله شعله
معجر معجر، ای وای ای وای

*****
فضّه فضّه فضّه خُذینی
کار زنونه‌ست جمع کن هر چی می‌بینی

نظرات

یا زهرا 😭