عجبا دارن آتیش می‌زنن بهشتو دنیا‌طلبا

عجبا دارن آتیش می‌زنن بهشتو دنیا‌طلبا

[ حسین ستوده ]
عجبا
دارن آتیش می‌زنن بهشتو دنیاطلبا
عجبا
جای اوباشه مگه تُو خونه‌ی آل عبا
عجبا
تو رو قنفذ می‌زنه می‌گه مغیره من زدما

زهرا زهرا
رد شدن از رُو تنت
جلو چشم حسنت
یقه‌ی کیو بگیرم دسته‌جمعی زدنت

زهرا زهرا
اینو کم داشتی فقط
میخ چی می‌گه این وسط
تو رو با چی زدنت این‌جوری خون می‌ره ازت

عزیزم
تو زمین می‌خوری و من به خودم می‌ریزم
عزیزم
من همه‌ش تُو فکر خونِ روی میخ تیزم

یارالی، یارالی آی یارالی یارالی...

*****

عجبا
دختر پیمبرو زدن بی اصل و نسبا
عجبا
دیگه از زینبتم رُو می‌گیری تُو این شبا 
عجبا
چرا پاک نمی‌شه جای خونت از روی عبا

زهرا زهرا
تو رو بی‌هوا می‌زد
بی‌حیا با پا می‌زد
روبروم حوریه‌مو داشت یه غلام‌سیاه می‌زد

زهرا زهرا
اینه رسم در زدن
به علی ضرر زدن
تو رو چهل نفر نه انگار چهل هزار نفر زدن

کبودی 
الهی خاکی نشه حتّی زن یهودی
کبودی 
کاش به جای علی پشت در نرفته بودی

یارالی، یارالی آی یارالی یارالی...

*****

فضّه فضّه، فضّه خُذینی
کار زنونه‌ست جمع کن هر چی می‌بینی
...
بیا تُو آغوشم، بابای منی
بگو درِ گوشم بابای منی

نظرات