ذرات وجودم به سربازی خیلش
3874
98
- ذاکر: حسین طاهری
- سبک: شعر مدح
- موضوع: پیامبر اعظم (ص)
- مناسبت: ولادت پیامبر و امام صادق علیه السلام
- سال: 1401
ذرّات وجودم به سربازی خیلش
چون خَلق جهان است سراسر به طُفیلش
این عالم حادِث همه زآن نور قدیم است
این خلقت اَحسن همه زآن خلق عظیم است
از آدم و نوح نبی و موسِی و عیسی
بر ماه جمالش، همه مُشتاق تماشا
او کیست که زهرا همه از اوست امیدش
او کیست که حیدر شده عبدی ز عبیدش
او کیست که مدحش همه ذرّات بگوید
ما نه، که امامان همگی امّت اویند
او کیست که با اوست همه خیر و سلامت
اسباب شفاعت، همه با اوست قیامت
افسوس که این امّت همواه مسلمان
نشناخته او را به حد بوذر و سلمان
ذرّات به شاگردی این مرد خداروست
فرموده خداوند جهان، اُسوه فقط اوست
این جملهی پیغمبر ما روحنواز است
محبوب از خاک، زن و عطر و نماز است
زن را که رسانده است به جز ختم رسولان
از زنده به گوری به کمالات فراوان
در باور ما زن غزل حُسن الهیست
هر بیت از این شعر خدا لایَتَناهیست
در زندگی آن نکتهی ارزنده نتیجه است
عالم همه مبهوت کمالات خدیجه است
در زندگی آری همه باید زِ ولی گفت
از زندگی سادهی زهرا و علی گفت
آزادی ما نیز در آزادی جان است
هنگام رهایی زِ تعلّق زِ جهان است
زن زندگی آزادیِ اصلی برکات است
ارزندهترین جلوهی آن در صلوات است
این پرچم سبز عَلَوی سُرخ حسینی
این پرچم پُر خیر شهیدان و خمینی
این پرچم افراشته رمز وطن ماست
حتی سحر مرگ به روی کفن ماست
چون پرچم گنبد سبب عشق و غرور است
این پرچم حقّ است که بر قلّهی نور است
احزاب جدایی طلب و خیل منافق
در فکر براندازی و با غرب موافق
خوردند دوباره زِ علی سیلی محکم
این لشکر کُفر است که پاشیده شد از هم
تا عشق فرود آمد و این خاک چمن شد
تا سرمهی چشم و دل ما خاک وطن شد
تُرک و لُر و قَشقا و بلوچ و عَرب و کُرد
در عزّت ایران سرافراز قَسم خورد
هم بر سر عهدند شرفیان و دلیران
در عشقِ به جمهوری اسلامی ایران
این بانگ سلیمانی دل محترم ماست
"جمهوری اسلامی ایران حرم ماست"
چون خَلق جهان است سراسر به طُفیلش
این عالم حادِث همه زآن نور قدیم است
این خلقت اَحسن همه زآن خلق عظیم است
از آدم و نوح نبی و موسِی و عیسی
بر ماه جمالش، همه مُشتاق تماشا
او کیست که زهرا همه از اوست امیدش
او کیست که حیدر شده عبدی ز عبیدش
او کیست که مدحش همه ذرّات بگوید
ما نه، که امامان همگی امّت اویند
او کیست که با اوست همه خیر و سلامت
اسباب شفاعت، همه با اوست قیامت
افسوس که این امّت همواه مسلمان
نشناخته او را به حد بوذر و سلمان
ذرّات به شاگردی این مرد خداروست
فرموده خداوند جهان، اُسوه فقط اوست
این جملهی پیغمبر ما روحنواز است
محبوب از خاک، زن و عطر و نماز است
زن را که رسانده است به جز ختم رسولان
از زنده به گوری به کمالات فراوان
در باور ما زن غزل حُسن الهیست
هر بیت از این شعر خدا لایَتَناهیست
در زندگی آن نکتهی ارزنده نتیجه است
عالم همه مبهوت کمالات خدیجه است
در زندگی آری همه باید زِ ولی گفت
از زندگی سادهی زهرا و علی گفت
آزادی ما نیز در آزادی جان است
هنگام رهایی زِ تعلّق زِ جهان است
زن زندگی آزادیِ اصلی برکات است
ارزندهترین جلوهی آن در صلوات است
این پرچم سبز عَلَوی سُرخ حسینی
این پرچم پُر خیر شهیدان و خمینی
این پرچم افراشته رمز وطن ماست
حتی سحر مرگ به روی کفن ماست
چون پرچم گنبد سبب عشق و غرور است
این پرچم حقّ است که بر قلّهی نور است
احزاب جدایی طلب و خیل منافق
در فکر براندازی و با غرب موافق
خوردند دوباره زِ علی سیلی محکم
این لشکر کُفر است که پاشیده شد از هم
تا عشق فرود آمد و این خاک چمن شد
تا سرمهی چشم و دل ما خاک وطن شد
تُرک و لُر و قَشقا و بلوچ و عَرب و کُرد
در عزّت ایران سرافراز قَسم خورد
هم بر سر عهدند شرفیان و دلیران
در عشقِ به جمهوری اسلامی ایران
این بانگ سلیمانی دل محترم ماست
"جمهوری اسلامی ایران حرم ماست"
نظرات
نظری وجود ندارد !