
(دل خون تر از ابر و طوفان غمگین تر از باد و باران) ۲ مانده به راه برادر تنها ترین چشم گریان (من زینبم زینبم من از غصه جان بر لبم من) ۳ سالار زینب حسین جان.... *** آهش که بر سینه مانده جانش که بر لب رسیده نقش دلش شد عزای یک بانوی قد خمیده رفتی ندیدی که زینب در کوچه ها در به در شد رفتی ندیدی که زینب در کوچه ها در به در شد در موج نامحرمان بود با قاتلت همسفر شد (من زینبم زینبم من از غصه جان بر لبم من) ۲ سالار زینب حسین جان 3 *** یادم نرفته نوایت دل از من و نیزه ها برد افتاد در پیش طفلت سنگی که کنج لبت خورد سالار زینب حسین جان ۴ *** یادم نرفته که عباس در اظطرابم نیامد من ماندم و ناقهی من اما رکابم نیامد سالار زینب حسین جان 3 ***