خون شد از غم دل خدا جویم درد بسیار و نیست دارویم میفشانم سرشک و می گویم یا جوادالائمه ادرکنی ***** عزت عالمین میخواهم نجف و کاظمین میخواهم تحفه قبر حسین میخواهم یا جواد الائمه ادرکنی ***** هر نالهای که از دل غم پرورش کشید آتش دوباره بر جگر مادرش کشید مثل حسن به خانهی خود هم غریب بود هر چه کشید دردسر از همسرش کشید او صورتش به خاک و فقط آه میکشید او جای آب هلهله درو برش میکشید