خمیده راه رفتن تو پشت منو خم می‌کنه

خمیده راه رفتن تو پشت منو خم می‌کنه

[ حسین قربانچه ]
خمیده راه رفتن تو پشت منو خم می‌کنه
به در نگاه کردن تو عمر منو کم می‌کنه

چرا با هر سرفه‌ی تو خون می‌ریزه از دهنت
ازت خجالت می‌کشم معلومه که بد زدنت

کی فکرشو می‌کرد که این‌جوری
زندگی منو به‌هم بزنند
مدینه از من و تو خسته شده
بعد تو چشم به راه مرگ من‌اند

آه حبیبه (زهرا حیدر، غریبه)۳...

کی فکر می‌کرد آسمون هم رنگ کبودی بخوره
به صورت خانم من دست یهودی بخوره

از چند طرف زخمه تنت نفرین کنم چند نفرو
خدا زیاد کنه عذاب به قنفذ و مغیره رو

یه جوری صورتت ورم داره
شکل همه گریه و خنده‌ی تو
یه جوری با لگد به پهلو زدند
فاصله پیدا کرده دنده‌ی تو

آه، نسیب تن تو دردی عجیبه
آه حبیبه زهرا، حیدر غریبه

******
خوبه هر جای کربلا
جون میدم پای کربلا
متولد محرمم، متوفای کربلا

غم فقط غم حسین
ناجی همه حسین
برگشتم به زندگی
تو محرم حسین

آغازم کربلا، پایانم کربلا
رو به قبله میگم، ای جانم کربلا

(کربلا کربلا)

سقف بالا سر کربلا
منزل آخر کربلا
خونه‌ی بابامون نجف
خونه‌ی مادر کربلا

دم به دم بگو حسین
داده آبرو حسین
از مادر توون بگیر
داد بزن بگو حسین

اکسیرم کربلا، تقدیرم کربلا
پایان زندگی، می‌میرم کربلا

(کربلا کربلا)

نظرات