
مولاتی یا زهرا امّی اغیثینی میشنوی حرفام و اشکم و میبینی روضهی تو واسم اولویت داره صد تا محرّم رو فاطمیهات داره رودم و جاریام تا بیام توی دریا اختیار دلم رو بگیر توی دستات کاشکی تا اخر عمر نیفتم از چشمات خدایا روی سیاه و یوقت زمین نزنیها به فاطمه و أبیها و بعلها و بنیها همپا شدند مردم همدست شدند اوباش بلکه بسوزونن علی را با زهرا پشت در خونه هیزم نمرود بود باور کنید زهرا جون دادنش زود بود بین چهل تا حرومی مگه پناهی داشت با لگد زد مغیره نگفت توو راهی داشت رو تنش داشت شب غسل، ردّ سیاهی داشت (کاش بمیرم واسه درده علی تو سینه زنیها به فاطمه و ابیها و بعلِها و بنیها)۳ مادر اگه زاره مادر اگر خستهست به فکر اولاده چشمش اگه بستهست با گریه با ناله هی ساخته هی سوخته برای حسین آخر یه پیروهن دوخته پیرهنش توی گودال بیرون میآد از تن میبرند سر را با زور رو نیزهی دشمن ای یارالی حسین جان برات بمیرم حسین بی سر و پاها، تو سر پناه منیها به فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها اومدم در خونت با دل بیتاب حسین منو دریاب حسین منو دریاب حسین سائل بی ساحلم تو هستی ارباب حسین منو دریاب حسین منو دریاب حسین روز و شب زار میزنم گوشهی محراب حسین منو دریاب حسین منو دریاب حسین یاد لبهای توام تا میخورم آب حسین منو دریاب حسین منو دریاب حسین *** گذرم تا به در خانهات افتاد حسین خانه آباد شدم خانهات آباد حسین