جنت که خود به نام شبستان فاطمه است

جنت که خود به نام شبستان فاطمه است

[ ابراهیم رحیمی ]
جنت که خود به نام شبستان فاطمه است
سجاده‌ای به گوشه ایوان فاطمه است

بال فرشتگان خدا غرق حسرت ِ
(خاک گلیم حجره طفلان فاطمه است) 2

(نام علی شده به عدد با نمک یکی) 2
(نام علی خودش ز نمکدانِ فاطمه است) 2

(فرموده مصطفی که فدایش شود پدر) 2
(روحی که هست در تنم از آنِ فاطمه است) 2

(وقتی که روح فاطمه در جسم احمد است) 2
(جان علی و آل علی جانِ فاطمه است) 2

تنها نه جلوه‌گاه رخش مهر و ماه شد
چشمان حیدر آینه گردان فاطمه است

جایی که جود و بخشش پرودگار هست
(بخشش به روز حشر به فرمان فاطمه است) 2

عارف کسی شده است که زهراست قطب او
فانی در ولی شدن عرفان فاطمه است

از جان خود به پای ولایت گذشته و
(اسلام وامدار ز ایمان فاطمه است) ۲

(فرمانده‌ی قیام برای امام اوست) 2
(ظالم شکست خورده‌ی میدان فاطمه است) 2

بیداری بصیرت و عزم و جهاد و فتح
یک جلوه از ابهت طوفان فاطمه است

کشتار نه، هدایت و هُشیاری بشر
در قلب ذره‌ای است که تابان فاطمه است

در سایه‌ی ولایت فرزند مرتضی
(ایران سپاه حیدر و ایرانِ فاطمه است) 3

نظرات