رونق زندگیه حیدر شان نزول قدر وکوثر

رونق زندگیه حیدر شان نزول قدر وکوثر

[ ابراهیم رحیمی ]
رونق زندگیه حیدر، شأن نزول قدر و کوثر
تموم غصّه‌ام اینه زهرا، سرِ من افتادی تو بستر

نفس علی همه کس علی
الهی که بی تو تا صبح نرسه علی

پاشو مهربون به زانو‌هام توون
پاشو باز برای همسایه دعا بخون

عشقمونو نظر زدند، شعله به بال و پر زدند
چند نفری اومدند و محکم لگد به در زدند

وای مادر مادر، وای مادر مادر

قرار نبود خونه نشین شم، قرار نبود نقش زمین شی
قرار نبود بهار خونم، خزون بشی و این‌چنین شی

پاشو فاطمه بریدم از همه
پاشو به غم علی بده تو خاتمه

پاشو که حسن تو خواب می‌گه نزن
پاشو با گریه قسم می‌دم به جون من

یاد روزای خوبمون، غمه تموم خونمون
چه حسرتی توو دلمون، نشد بمونه بچّه‌مون

وای مادر مادر، وای مادر مادر
***
جنّت که خود میان شبستان فاطمه‌ست
سجّاده‌ای به گوشه‌ی ایوان فاطمه‌است

بال فرشتگان خدا غرق حسرته
خاک گلیم حجره‌ی طفلان فاطمه‌ست

نام علی شده به عدد با نمک یکی
نام علی خودش ز نمکدان فاطمه‌ست

فرموده مصطفی که فدایش شود پدر
روحی که هست در تنم از آن فاطمه‌ست

وقتی که روح فاطمه در جسم احمد است
جان علی و آل علی جان فاطمه‌ست

تنها نه جلوگاه رخش مهر و ماه شد
چشمان حیدر آینه گردان فاطمه‌ست

جایی که جود و بخشش پروردگار است
بخشش به روز حشر به فرمان فاطمه‌ست

عارف کسی شده‌ است که زهراست قطب او
فانی در ولی شدن عرفان فاطمه‌‌ست

از جان خود به پای ولایت گذشته و
اسلام وام‌دار، فاطمه یا فاطمه

نظرات