ییخیلیب عباسیم نهری فرات اوسده

ییخیلیب عباسیم نهری فرات اوسده

[ کربلایی نریمان پناهی ]
ییخیلیب عباسیم نهری فرات اوسده 
بئلیم سیندی زینب علمدار اولدی 

بویانیب دور قانه وفالی سرداریم 
لوای قرآنه وفادار اولدی 

(حسین جانم، حسین، جانم حسین جانم )۳

اوزون ائیله آگه حیالی قیزلارون 
دئنن ده یدی پیکان سو مشکین دلدی

سیزه خاطیر گئچدی ایکی قول
بیر گوزدن منی قویدی تنها فلک دینجلدی

خداوندا علمدارم نیامد وای
یگانه یاور و یارم نیامد 

کنار علقمه بابا چه دیدی وای
عمود خیمه را از چه کشیدی

کنار علقمه بابا چه دیدی
عمود خیمه را از چه کشیدی

(حسین جانم، حسین، جانم حسین جانم)۳

گلی گم کرده‌ام می‌جویم او را 
به هر گل می‌رسم می‌بویم او را 

گل من یک نشانی در بدن داشت 
یکی پیراهن کهنه به تن داشت 

اگه جویم گلم را در بیابان 
به اشک دیدگان می‌شویم او را 

(حسین جانم، حسین، جانم حسین جانم)۳

بگفتا این‌چنین زینب به افغان وای
به قربانت شود خواهر حسین جان 

از اون ساعت که این صحرا بدیدم وای 
دو صد آه و فریاد از دل کشیدم 

(حسین جانم، حسین، جانم حسین جانم)۳

بگو اکبر ببندد محمل من وای 
که این صحرا نموده خون دل من 

(حسین جانم، حسین، جانم حسین جانم)۳

غم عشقت بیابان پرورم کرد وای
هوای بخت، بی بال و پرم کرد 

به ما گفتی صبوری کن، صبوری وای
یکی درد و یکی درمان پسندد وای 
یکی وصل و یکی هجران پسندد 

من از درمان و درد و وصل و هجران وای
پسندم آنچه را جانان پسندد 

(حسین جانم، حسین، جانم حسین جانم)۳

نظرات