تن تو آب شده یار علی

تن تو آب شده یار علی

[ ابوذر روحی ]
تن تو آب شده یار علی
می‌بینی این حال زار علی

حرف رقتنو نزن فاطمه جان
که دیگه تموم میشه کار علی

زندگیتو گذاشتی پای حیدر
تو پشت در رفتی به جای حیدر

به خاطر علی تو سوختی حالا
شرمندگیش مونده برای حیدر

امون از روزگار
التماست می‌کنم جون علی نه نیار
بگو می‌تونی بمونی منو تنها نذار
امون از روزگار

آه زهرا، آه زهرا، آه زهرا، آه زهرا

دنیا رو سرم آوار شده
قاتلم این روزا مسمار شده

رفتی و طاقت من طاق شده
حسنت چند روزه بیمار شده

زندگیمون بی تو دووم نداره
بارون غصّه رو سرم می‌باره

سوالمو حسن جواب نمیده
فقط به کوچه میکنه اشاره

چطوری سر کنم
چطوری حال دل حسن رو من بهتر کنم
نمی‌خوام رفتنتو فاطمه جان باور کنم


آه زهرا، آه زهرا، آه زهرا، آه زهرا

در این خونه منو میده عذاب
رفتی و مونده سوالم بی جواب

خون تازه میره از زیر تنت
هرچی روی بدنت می‌ریزم آب

راه گلومو غصّه بسته زهرا
بدجوری دستتو شکسته زهرا

کبودی رو صورتت شدیده
جا ضربه‌های دو تا دسته زهرا

یا زهرا، یازهرا

نظرات