(اشهد انک قتیل الله و ابن قتیله) 2 با صورت افتادی روی زمین، دیدت عقیله چشمات که وا نشد، سهمت دریا نشد جمعیتی که بود به گودال جا نشد الشِّمر جالسٌ، خیلی تلاش کرد یک ضربه و دو ضربه ولی سر جدآ نشد بالا سرت رسیدم، زخمهاتو که دیدم چادر به جای پیرهن، رو بدنت کشیدم (سَیِدُنَا الغریب، عزیزم، عزیزم، عزیزم) اشهد انک قتیل الله و ابن قتیله با نیزه که میزد تو دهنت دیدت عقیله آقای بیگناه مظلومِ خون مباح با مَرکب از روی بدنت رد شدن آه خیلی شلوغ بود اطراف قتلگاه بین تو و حرم چِقَدَر سد شدن آه خواهرتم همونجا اِنقَدَر التماس کرد تا شمر آروم آروم حسینشو خلاص کرد سَیِدُنَا الغریب عزیزم، عزیزم، عزیزم