اذا وَعَدَ الحق، اینجا کربلاست

اذا وَعَدَ الحق، اینجا کربلاست

[ محمدحسین حدادیان ]
اذا وَعَدَ الحق، اینجا کربلاست
اذا وَعَدَ الحق، اینجا نینواست
(اینجا قرآن روی نیزه‌هاست) ۲

خونِ خدا رو یاری نمی‌کنن
واسه غریبی کاری نمی‌کنن
الله اکبر رو لباشونه ولی
احکام ذبحو جاری نمی‌کنن

مصیبت کرب‌وبلا نزدیکه
بومٌ علی وَجهِ الثَّری نزدیکه
الشمرُ جالسٌ علی نزدیکه

کربلا، کربلا، کربلا، کربلا... 


اذا وَعَدَ الحق، اینجا نینواست
اذا وَعَدَ الحق، اینجا کربلاست 
اینجا قرآن زیر دست و پاست

هَل مِن مُعینم می‌مونه بی‌جواب
پیدا نمی‌شه حتی یه قطره آب
اِن تَرحَمونی می‌خنده حرمله
وای از سه‌شعبه، وای از دل رباب

روزی که می‌سوزه دلم نزدیکه
روضه‌ی دستای قلم نزدیکه
وفتی که میفته علم نزدیکه

پاشو برگرد خیمه ای کَس و کارم
منو تنها نگذار ای علمدارم، علمدارم، علمدارم


اذا وَعَدَ الحق، اینجا کربلاست
اذا وَعَدَ الحق، اینجا نینواست
اینجا قرآن بین شعله‌هاست

از گوش بچه‌م گوشواره می‌برن
از بین خیمه گهواره می‌برن
واسه غنیمت از پشت خیمه‌ها
با نیزه رأس شیرخواره می‌برن

سرت بر روی نیزه تاب می‌خورد علی
بمیرم نیزه‌دارت آب می‌خورد

اِنّا اِلیهِ الرّاجعون نزدیکه
ده تا سوار و ردّ خون نزدیکه
بزم شراب و خیزرون نزدیکه

ده تا سوار و ردّ خون، بی سر شدی
هر لحظه کم‌تر شدی، اندازه‌ی اصغر شدی
غارت شدی، هتک حُرمت شدی

یا اباعبدالله آقای من... 

*****

اولیا مخدره، کی دلش اومد تو رو اسیری ببره
خدا از هر کی گذشت از شمر نگذره

حسین وای...

نظرات