آبرودار سلام

آبرودار سلام

[ روح الله رحیمیان ]
آبرودار سلام بی‌کس و کارترین نوکرت اومده
همه‌چی دار سلام آره سربارترین نوکرت اومده

بی‌آبرو اومدم با هزار تا امید و آرزو اومدم
بی آرزو اومدم با یه بغض شکسته در گلو اومدم

 ای آبرودار بی‌آبرو اومدم
 با امید و با یه بغض شکسته در گلو اومدم

ای آبرودار این همه من با تو درد و دلها کردم 
یه بار صداتو نشنیدم دورت بگردم

 قرض کردم از مَردم کرببلا رفتم 
یه بار یه سر به من بزن دوای دردم

(چه خوبه کربلا، مخصوصا غروب کربلا)۲
اگه دلت شکست حرفاتو بگو به کربلا

(غریب کربلا بوی عطر سیب به کربلا)۲
نوشته رو دلم مثل هر کسی به کربلا)۲

(بگم هوامو نداری که دروغه
ولی خب اربعینا تو سرت شلوغه)۲

کاش بشه یادِ منم بیفتی 
جا بمونم میمیرما نگی نگفتی
 
(همیشه روی دلمه غم کربلا)۲
(الهی اربعین بریم همه کربلا)۲

(سقف قیمتها آسمونه، خونه‌ی امیدمونه)۲
یاد اربعین بخیر که، هر چی دارم از همونه

(یک ساله انتظار آخرش حرم
کردم گریه بالاسرش حرم)۲

گریه می‌کنن آسمونیا 
وقتی می‌رسه مادرش حرم

(ای گیسوکمندِ زینب، ای ماه بلندِ زینب)۲ 
چشمت روی نیزه بازه، چشماشو می‌بنده زینب

تشنه بودی آب می‌خورم 
موتو به نسیم سپردم

دست روی سرم گذاشتم پیراهنتو 
سر پیراهنت پیرم کردن، اسیرم کردن

پیراهنی رو که فاطمه بافته 
پهلو تا پهلوشو نیزه شکافته

مقتل خوندمو چند روزه مریضم
سر پیراهنت به هم می‌ریزم

بردن تا تحقیرت کنن عزیزم
می‌خوام بیام پیش حسینم

اگر که قاتلش بذاره
لباسشو بذار بمونه

این پیرمرد آبرو داره
سر پیراهنت پیرم کردن 
این پیرمرد آبرو داره 

خواهش می‌کنم برید کنار
من خودم منت می‌کشم
(خاکش کنم نفسِ راحت می‌کشم)۲

شمر اگه بره، سنان نمی‌گذره
تو قتلگاه تو، زمان نمی‌گذره 

حتی ازت دمِ، اذان نمی‌گذره
تو قتلگاه تو، زمان نمی‌گذره

یک زنِ تنها چه جور شمرو ازت جدا کنم
پاشو نماز مغربِ، من به کی اقتدا کنم

در طوله زندگانیه پنجاه ساله‌ام
این ا‌ولین نماز فرادای زینبه  

حالا اومدی، حالا که دیگه رقیه افتاده
حالا که بار سفر بستم از این دنیا اومدی
عمو عباس و نیاوردی چرا

حالا اومدی، خوابن همه دخترای شام اومدی
حالا که نمی‌تونم‌ بگم بابام اومده
حالا که سفید شده موهام اومدی

(اومدم زیارتت با گریه، با زاری)۲ 
تو هنوزم وسط بازاری
خیلی روضه‌ی نگفته داری 
سلام خانوم! أیَّتُهَا الصِّدیقَةُ زینب
ای نوه‌ی مادرغم خمیده
گنبدتم مثل موهات سفیده

همین جا بود، تو بغل رباب شیر می‌خورد
تو مجلس شراب دسته عدو 
بزرگتر از صورت منه 
یک ضربه زد رو گونه‌ی سرخم

حسین!

نظرات