ورود

حاج محمد سهرابی

  • 32 نوا
  • 180K شنیده شده
  • 500+ دنبال کننده

جدیدترین نواها

هی نفس اولهی نفس اول
تو ای بهشت نسیمی ز طرف گیسویتتو ای بهشت نسیمی ز طرف گیسویت
تدبیر تو در سینه‌ی من بود عزیزمتدبیر تو در سینه‌ی من بود عزیزم
ای حیدر شهسوار وقت مدد استای حیدر شهسوار وقت مدد است
چیست این پیروهن مردانهچیست این پیروهن مردانه
پر رنگ تر بود ز من اینجا خیال همپر رنگ تر بود ز من اینجا خیال هم
به درباری که جبرائیل اندازد کلاه آنجابه درباری که جبرائیل اندازد کلاه آنجا
چیست این پیرهن مردانهچیست این پیرهن مردانه
اهل مدینه فاطمه ام را نظر زدنداهل مدینه فاطمه ام را نظر زدند
ای فدای تو جن و روح و بشرای فدای تو جن و روح و بشر
زِهی کوی کسی کَز خون بُوَد آب خیابانشزِهی کوی کسی کَز خون بُوَد آب خیابانش
وا مانده کام خشکت از قحط آب نیمیوا مانده کام خشکت از قحط آب نیمی
کِی رفته‌ای ز دل که تمنا کنم تو راکِی رفته‌ای ز دل که تمنا کنم تو را
پیغام کربلا به نجف برد جبرئیلپیغام کربلا به نجف برد جبرئیل
بر دوش خود بریز دو زلف سیاه رابر دوش خود بریز دو زلف سیاه را

محبوب ترین نواها

یا مخصوص به ذوالفقاریا مخصوص به ذوالفقار
بر دوش خود بریز دو زلف سیاه رابر دوش خود بریز دو زلف سیاه را
دویدم پشت تو دادم ز کف جاه و جلالم رادویدم پشت تو دادم ز کف جاه و جلالم را
ای حیدر شهسوار وقت مدد استای حیدر شهسوار وقت مدد است
بدین یاسی که امشب دادم از کف دامن او رابدین یاسی که امشب دادم از کف دامن او را
تو ای بهشت نسیمی ز طرف گیسویتتو ای بهشت نسیمی ز طرف گیسویت
اهل مدینه فاطمه ام را نظر زدنداهل مدینه فاطمه ام را نظر زدند
ای فدای تو جن و روح و بشرای فدای تو جن و روح و بشر
شمسی و روی زمین با روی ماه افتاده ایشمسی و روی زمین با روی ماه افتاده ای
پس از حسین که از او خوبتر تراب ندیدهپس از حسین که از او خوبتر تراب ندیده
ای شیر نجف سری بجنبانای شیر نجف سری بجنبان
کِی رفته‌ای ز دل که تمنا کنم تو راکِی رفته‌ای ز دل که تمنا کنم تو را
مارو رها نکنمارو رها نکن
محمد عربی آبروی هر دو سراستمحمد عربی آبروی هر دو سراست
تدبیر تو در سینه‌ی من بود عزیزمتدبیر تو در سینه‌ی من بود عزیزم

پربازدیدترین نواها

یا مخصوص به ذوالفقاریا مخصوص به ذوالفقار
اهل مدینه فاطمه ام را نظر زدنداهل مدینه فاطمه ام را نظر زدند
ای فدای تو جن و روح و بشرای فدای تو جن و روح و بشر
ای حیدر شهسوار وقت مدد استای حیدر شهسوار وقت مدد است
تو ای بهشت نسیمی ز طرف گیسویتتو ای بهشت نسیمی ز طرف گیسویت
دویدم پشت تو دادم ز کف جاه و جلالم رادویدم پشت تو دادم ز کف جاه و جلالم را
کِی رفته‌ای ز دل که تمنا کنم تو راکِی رفته‌ای ز دل که تمنا کنم تو را
پر رنگ تر بود ز من اینجا خیال همپر رنگ تر بود ز من اینجا خیال هم
به جمعیت کفایت کرد امیر المومنین ما رابه جمعیت کفایت کرد امیر المومنین ما را
ای شیر نجف سری بجنبانای شیر نجف سری بجنبان
بر دوش خود بریز دو زلف سیاه رابر دوش خود بریز دو زلف سیاه را
تدبیر تو در سینه‌ی من بود عزیزمتدبیر تو در سینه‌ی من بود عزیزم
چیست این پیروهن مردانهچیست این پیروهن مردانه
مارو رها نکنمارو رها نکن
شمسی و روی زمین با روی ماه افتاده ایشمسی و روی زمین با روی ماه افتاده ای