چيست اين پيرهن مردانه كه بر آن گريه كني طفلانه از حسين است غم اين خانه شيوه ي دوختنت معلوم است گفته بودم كه چنين كار نكن كار چشمان مرا زار نكن اين همه تكيه به ديوار نكن سعي در پوشش اسرار نكن جگرت از دهنت معلوم است پیراهن حسین مرا سخت خسته کرد میبافتم مگرنه برای تو شال هم گفتم به آب در دل زینب تکان مخور حتی اگر حسین شود پای مال