وای ار عطش و گرما

وای ار عطش و گرما

[ محمدحسین حدادیان ]
وای از عطش و گرما
یا عمی جیبِ الماء

(شیرخواره غرق گریه‌اس
تو بغل رقیه‌اس
یه کاری کن داره می‌میره 
یه قطره‌ام یه قطره‌اس)2

عمو مواظب چشمات باش
مراقب دستات باش

سکینه با چه حالی
 آورده مشک خالی 

(همیشه به حرفت عمل کردی عمو
برو ولی قول بده برگردی عمو)2

(وای از عطش و گرما 
یا عمی جیبِ الماء)2
(یا فاطمةَ الزهرا 
رو لب‌های سقا)2

خیمه‌ها بی‌پناهن 
همدم اشک و آه‌ان 
گرفته ماه کربلا با
 (ضرب عمود آهن)2

چه روضه‌ها که می‌شه آغاز 
چهارهزار تیرانداز 
دور شریعه هستن
 آبو رو خیمه بستن 

عمو مواظب چشمات باش
مراقب دستات باش

سکینه با چه حالی
 آورده مشک خالی 

پاشو نذار که ای علمدار وفا 
سر حسین تو جدا شه از قفا

بعد تو عباسِ من
 تنم می‌مونه زیر مرکب 

میره به اسارت آه
 ناموس آل‌الله
 
برای ما دعا کن
زینبتو صدا کن 
بگو برو خیمه تمومِ
 گوشواره‌ها رو وا کن
 
نباشی با خیال راحت
 میان برای غارت 

چیکار کنم بی‌معجر
 با خنده‌های لشگر 

(همه میان واسه تماشا چه کنم؟)2
تو بازار برده‌فروشا چه کنم؟

نذار که دستارو ببندن با طناب 
نذار که پامون برسه بزم شراب 

اما نبودی ما رو با عذاب بردن 
ما رو با طناب بردن 
دخترای زهرا رو مجلس شراب بردن 

الشام، الشام 
خالیه جای داداشام 
الشام، الشام
 زینبو مجلس حرام 
الشام، الشام واویلا 

از ناله اهل حرم
 ریخته به هم بزم شراب 
سرت که افتاد از تو طشت
 اومد تو آغوش رباب

بغل کرد، خواهراتم دویدن 
رگاتو می‌بوسیدن 
حسین

رحمت اللهِ واسعه نظری 
من حرم لازمم تو باخبری

نظرات