ای مظلوم دو عالم سقای بی مثالم

ای مظلوم دو عالم سقای بی مثالم

[ محمدحسین حدادیان ]
ای مظلومِ دو عالم، سقّای بی‌مثالم
بعد از تو ای علمدار، وای به حالم

کجایی ماهِ شبای تارم؟
شام غریبون تا صبح بیدارم
دست بریده‌ تو برمی‌دارم
رُو صورت کبودم می‌ذارم

نبودی ببینی دست تنهام، من گلای پرپر آوردم
چقد از خیمه‌ی دارُالحرب، بدنِ سوخته درآوردم

(ای وای، ای وای قمرم، قمرم، قمرم
زهرا می‌گه: پسرم، پسرم، پسرم) ٢

ای ساقیِ بهشتی، روی شن‌های دشتی
رفتی که آب بیاری، برنگشتی

مصیبت از امشبه، واویلا
اسیریِ زینبه، واویلا
سر بریده‌‌ات رو می‌بینم که
به گردنِ مرکبه، واویلا

بی‌تو ای دلخوشیِ زینب، برای همیشه غمگینم
توی علقمه مثه گودال، تنِ عریان‌ تو می‌بینم

(ای وای، ای وای قمرم، قمرم، قمرم
زهرا می‌گه: پسرم، پسرم، پسرم) ٢

وقتی با خنده دارن، رو به خیمه میارن
روی دست بریده‌ات، پا می‌ذارن

نوحه می‌خونه با لحن خاصِّش 
خیلی شکسته دل حسّاسش
نمی‌زنه لب به آب این طفل 
سه‌ساله بعد از عمو عبّاسش

چه عمود آهنی بوده، می‌بینه خواهر تو عبّاس 
می‌ریزه از روی سرنيزه، تیکّه‌های سر تو عبّاس 

نذار پام به بزم مِی واشه 
جای سختِ روضه این‌جاشه
که باید یزید رُو کرسی و 
زینب تو سرِ پا باشه 

(ای وای، ای وای قمرم، قمرم، قمرم
زهرا می‌گه: پسرم، پسرم، پسرم) ٢
* * * *
شیرخواره غرقِ گریه‌اس
تو بغلِ رقیّه‌اس
یه کاری کن داره می‌میره 
یه قطره‌ هم یه قطره‌اس

عمو مواظبِ چشمات باش
مراقبِ دستات باش

سکینه با چه حالی
آورده مشک خالی 

همیشه به حرفت عمل کردی عمو
برو ولی قول بده برگردی عمو

نظرات