مشک پاره‌تو

مشک پاره‌تو

[ حسین محمدی فام ]
(مشک پاره‌تو 
دوتا چشمای پر ستاره‌تو 
گل زخمای بی شماره‌تو 
می‌بوسم)۲ 

 (خونِ دیده‌تو
میون ابروی کشیده‌تو
عزیزم، دستای بریده‌تو 
می‌بوسم)۲

(تو رو می‌بوسم که پاشی 
نباید از من جدا شی
نمیره دشمن به خیمه 
تا وقتی که زنده باشی)۲

(علمدار، بازم علم رو بردار 
حسینو تنها نگذار 
پاشو اباالفضل)۲

علمدار، به اشک چشمای من
داره می‌خنده دشمن 
پاشو اباالفضل 

واویلا، ابوفاضل ...

*****

تا سرت شکست 
تا بازوی آب‌آورت شکست 
تو خیمه، قلب خواهرت شکست 
وای وای وای 

(بی‌کَسِ حرم
 بدون تو دلواپسه حرم 
نباشی پاشون می‌رسه حرم
وای وای وای)۲

(غم زینب کُشته ما رو 
که جمع کرده دخترا رو 
داره محکم‌تر می‌بنده 
گره‌های معجرا رو)۲

بعد از تو، امون نداره خیمه
تمومه کارِ خیمه 
پاشو اباالفضل

بعد از تو، تنم به غارت میره 
حرم اسارت میره 
پاشو اباالفضل 

*****

(عباس که ترس از غضب شیر نمی‌کرد)۲ 
تکیه به دَم و قَبضه‌ی شمشیر نمی‌کرد 

آنگاه که با مَشکِ پُر از علقمه برگشت 
ای کاش می‌آمد به حرم، دیر نمی‌کرد

تنها به صف لشکر دشمن زد و جنگید 
در او رجز حرمله تأثیر نمی‌کرد 

هرچند که دستان اباالفضل قلم شد 
دندان به دهان داشت و توفیر نمی‌کرد 

قولش سر جا بود که با سر به زمین خورد 
(فکری بجز آن کودک بی شیر نمی‌کرد)۲

نظرات