
سر چیست؟ اگر بر آستان بگذارد باید که به پای عشق، جان بگذارد مجنون علی، هم این هم آن بگذارد از هر چه که هست، بیش از آن بگذارد این بیت به روی دیدگان بگذارد هر کس که علی علی علی میگوید پا بر سر دوش آسمان بگذارد در مصحف خویش، حی سرمد فرمود در عید غدیر خم محمد فرمود یک روز دو روز نه که، ممتد فرمود فرمود به اصحاب و مجدد فرمود باید که شبیه آل احمد فرمود مولاست علی و با علی حق میخواست منت به سر هر دو جهان بگذارد شد منبرشان از همه جا بالاتر بر دست نبی، دست خدا بالاتر میرفت صدایش از سما،بالاتر گویید علی، یک صدا بالاتر تکبیر بگویید شما بالاتر آنقدر خدا دست علی بالا برد تا دست به دست این جوان بگذارد این قلقله چیست در مصاف افتاده دشتی سپر و تیغ و غلاف افتاده سرها به روی قلهی قاف افتاده این همهمه در وقت طواف افتاده بر سینهی کعبه، در شکاف افتاده تا منکر مرتضی، طوافش بکند حق خواست که بر کعبه نشان بگذارد از عشق تو شُکر، باده را فهمیدیم دلدادهی بی اراده را فهمیدیم اجر دو قدم پیاده را فهمیدیم ما از نجف تو، جاده را فهمیدیم معنی حلالزاده را فهمیدیم فرمود حسین تو فقط میخواهد تا نام علی به کودکان بگذارد در سیرهی مرتضی به جان پابندیم سربند علی و فاطمه میبندیم ما بر گل مرگ هم، میخندیم ما گور حرامزادهها را کندیم گفتیم و جهان از این سخن آکندیم یک روز رسد که ذولفقارش را هم بر دامن صاحب الزمان بگذارد آیینه شدیم، زیر ایوان نجف خاکیم ولی اسیر طوفان نجف ما دُر شدهایم، در بیابان نجف دستیم همه، دست به دامان نجف تا نعره زنیم، پیش ایوان نجف هر کس به ولایت علی شک دارد با مادر خویش، در میان بگذارد علی شدن که کار هر کسی نبود علی است آنکه بینظیر میشود میان اینهمه صحابهی رسول چرا فقط علی، امیر میشود؟ علی که وسعت زمین و آسمان میان پنجهاش، اسیر میشود علی که نوح نیز پای درک او هزار و چند سال پیر میشود علی تمام ثروت است جهان بدون او فقیر میشود علی علی علی علی فقط علی، دوباره شعر دلپذیر میشود عقیق سرخ مصطفی، رکاب شد علی برای قوم انتخاب شد و عکس یادگاریه دو تا رفیق میان برکهی غدیر قاب شد کنار عکس مصطفی و مرتضی سه تا حسود، حالشان خراب شد خدا خرید عکس را برای خود خدا نوشت، با علی حساب شد از این به بعد، بعد هر خدا خدا علی علی میان عرش، باب شد بگو علی که ذکر یا علی مدد از این به بعد، بهترین ثواب شد