آه رسیده کربلا ابی عبدالله بیا برگرد بریم خونه حسین زن و بچه باهامونه حسین اگه تشنه بمونیم همه مون علی اصغر نمیمونه حسین اگه نریم از این عذاب میمیرم شبا با گریه ی رباب میمیرم اگه ببندن آبو روی خیمه رو بزنی برای آب میمیرم جان بیا بریم مدینه همین الان جان نزن یه دونه خیمه تو رو قرآن آه رسیده کربلا ابی عبدالله دم غروبی دلگیره حسین واسه برگشت مون دیره حسین اگه دووم بیاریم همه مون ولی رقیه میمیره حسین روز دهم با خیمه ها میسوزه یکی نمیگه که چرا میسوزه میدوئه پا برهنه روی خارا رو خاک داغ کربلا میسوزه وای بابا مومو گرفتن زیورآلات و النگومو گرفتن میزدن سراغ عمومو گرفتم عمو ندیده اگه دیدی نگی زجر مومو کشیده دیگه بریدم یه نفر نگفت که دختر شهیده غمم اسارته حرم میرسه کم کم غمم اسیری میبرن همه رو با هم