حاجتا میشد اون روزا چه زود روا تنگه دلم برای اون حال و هوا چه صاف و ساده بودن اون قدیمیا همیشه سینه میزدن با این نوا: حسین واااای... **** من و عاشق کن، عاشقی که مجنونه منو بندم کن همیشه تو این خونه هنوزم اسمت دلمو میلرزونه ابی عبدالله ، عزیزِ دلم آقا... **** گرفته با گریه به تو دلم جَلا بلا کشیدی، البلاء و للولا خیلیا با همین نوا تو روضهها راهی شدن زیارتِ کرب و بلا: کربلا کربلا... این دل تنگم غصهها دارد گویبیا میل کربلا دارد **** کی پناه میده به منِ زمین خورده به خدا خولی گریمو درآورده هر کی میمیره تو حرم تو برده ابی عبدالله، عزیزِ دلم آقا... **** اون همه جونی که میومد به لبام اون همه روضه رفتنای هر شبا گریه میکردن همشون پا روضه و میگفت دو خط زبانِ حالِ زینبو: گلی گم کردهام میجویم او را به هر گل میرسم میبویم او را گل من یک نشانی در بدن داشت یکی پیرهن کهنه به تن داشت اگر کشتند چرا آبت ندادند چرا زان دُرِّ نایابت ندادند