به شوقِ از تو سرودن حروف جان بدهند

به شوقِ از تو سرودن حروف جان بدهند

[ حاج محمدرضا طاهری ]
به شوقِ از تو سرودن حروف جان بدهند
اگر اجازه‌ی مدحت به این زبان بدهند

تمام ثانیه‌ها گریه بر غمت کردند
که تسلیت به دل صاحب الزمان بدهند

تنت میان تب است و دو دستِ لرزانت
ستون عرش خداوند را تکان بدهند

سؤال کرده‌ام از نام قاتلت امّا
مقاتل حسنی کوچه را نشان بدهند

هجوم بر جگرت برده زهر با مِسمار
خدا کند به جگرگوشه‌ات امان بدهند

چقدر کاسه خودش را روی لبت زد تا
عنان مرثیه‌ات را به خیزران بدهند

به سمت روضه‌ی سر می‌دوند مصرع‌ها
اگر اجازه‌ی روضه به روضه‌خوان بدهند

دوید خواهرِ او تا سر ازتنش نبرند
اما سرِ بریده ی او را به این و آن بدهند

عبا و پیرهنش را که گرگ‌ها بردند
عقیق سرخ‌ یمن‌ را به ساربان بدهند

نظرات