بازم شب جمعه‌ست زهرا تو گوداله

بازم شب جمعه‌ست زهرا تو گوداله

[ حاج محمدرضا طاهری ]
بازم شب جمعه‌ست، زهرا تو گوداله
گیسو پریشونه، می‌خونه با ناله

می‌گه بچه‌ی من که سر به تن نداره
رو خاک رها شده، کفن نداره

می‌خوام ببوسمش ولی نمی‌شه
آخه یه جای سالم به بدن نداره

چادر خاکیمو به روش کشیدم
کسی نبینه پیرُهن نداره

بُنَیَّ بُنَیَّ بُنَیَّ بُنَیَّ...

بازم شب جمعه‌ست، زهرا دلش خونه
زینب واسه مادر، هی روضه می‌خونه

می‌گه نبودی مادر ببینی چه‌ها کرد
اون که سرِ حسینتو جدا کرد

نبودی مادر ببینی که لشکر
چه آتیشی تو خیمه‌ها به پا کرد

کاش توی قتلگاه بودی می‌دیدی
اون گلویِ پاره منو صدا کرد

اُخَیَّ اُخَیَّ اِلَیَّ اِلَیَّ...

نظرات