آوردم برات دل خستمو

آوردم برات دل خستمو

[ سیدمهدی حسینی ]
آوردم برات دل خستمو
به حقّ الحسین بگیر دستمو

شب قدرم رو تو روضه می‌سازه حسین
برا نوکرهاش سفره می‌ندازه حسین
همیشه واسم بغلش بازه حسین

نیمه‌شب اومدم به یادِ نیمه‌شبِ تنور خولی
ایشالله مادرش برامون می‌زنه امضای قبولی

می‌دونم بدم خرابم نکن
زمین خوردتم جوابم نکن

درازه دستم همیشه به سوی علی
منو می‌بخشی به حق بانوی علی
قسم می‌دم به شکسته‌پهلوی علی

نیمه‌شب اومدم به یاد نیمه‌شب و غسل شبونه
گناهمو بریزه ای کاش فاطمه خیلی مهربونه

کاش امشب یکی صدامون کنه
امام زمان دعامون کنه

درو وا کن که یه مشت گرفتار اومدن
میون خوبات چندتا گنه‌کار اومدن
همه دلتنگن دنبال دلدار اومدن

نیمه‌شب اومدم به یاد نیمه‌شب کنج خرابه
یاد شبِ قدر رقیه چشمای خیسمون پر آبه

نیمه‌شب اومدم به یاد مقتل و اشک و سر ارباب
نیمه‌شبی که ساربان رفت سراغ انگشتر ارباب

نظرات