یه عالمه گریه به روضه بدهکارم

یه عالمه گریه به روضه بدهکارم

[ میثم مطیعی ]
یه عالمه گریه به روضه بدهکارم
تا خوب نشه زخمات دست بر نمیدارم

بذار حالا حالا نوکرِ شما باشم
لحظه‌ی مرگم تو خاکِ کربلا باشم

بَده که پیشِ تو مویِ سرم سپید نشه
بَده که نوکرت بمیره و شهید نشه

من ؛ اصا اومدم برات شهید بشم
تا تو قلب مادرت عزیز بشم

سردم نکنی طردم نکنی 
عزیزم حسین، عزیزم عزیزم عزیزم حسین 

تو گودی مَقتل حسین دست و پا میزد
سنانو دیدم که نیزه بی هوا میزد

روی سرش ریختن تنش رو لگد کردن
تو اون هیاهو شمر ضربه از قفا میزد

نفس نفس زد و ولی یکم حیا نکرد
صدای مادرم میومد اعتنا نکرد

زد با یه دشنه پشت هم رو حنجرش
بی حیا نشسته بود رو پیکرش

موهاشو کشید، رگ‌هاشو برید
عزیزم حسین، عزیزم عزیزم عزیزم حسین

نظرات