نوکر خوبی نبودم خودمم می‌دونم آقا

نوکر خوبی نبودم خودمم می‌دونم آقا

[ وحید شکری ]
نوکر خوبی نبودم، خودمم می‌دونم آقا
ولی من هر چی که باشم، پای تو می‌مونم آقا

دَمِ غروب می‌گیره دلم
نگو حرم که می‌ره دلم
همه رفیقام رفتن من موندم و آه

به جون هر چی مَرده قسم
اگه به کربلا برسم
برا تو می‌میرم آقاجون 

می‌بینی آقا شده گریه کار نوکرت شب و روز
می‌بینی آقا چقدر حرم نرفته مونده هنوز
                      * * * *
مثل اِستکان چای روضه
دوست دارم فقط مالِ شما بشم

مثلِ این کتیبه‌ها سیاهیا
وقف هر هفته‌ی هیئتا بشم

آرزو به جوونا عِیب که نیست
دوست دارم فرش تو کربلا بشم

بهترین روزامو با تو سر کنم
عشق نزدیک تو واقعی‌تره
زیر پای زائرا کهنه بشم
فرش هرچی کهنه قیمتی‌تره

این‌همه صدات زدم باباجان
یک دفعه صدام بزن جان بابا 
بگو کَیفَ حالُک از من چی می‌خوای؟ 
بگم آغوشتو الآن بابا

نظرات

وحید شکریوحید شکری

آقا وحید شما که آنقدر قشنگ احساسی می‌خونید چرا استودیوی درست نمی‌کنید 😭😭😭