گر تو روی تنها شوم تنهای این صحرا شوم گر تو نباشی در برم پاشیده گردد لشکرم ای نازنین برادرم! خفته به خون، برابرم خیز زجا بکن نظر، قدّ خمیدهی مرا آب نمیخورد دگر، رقیّه گر کند نظر دست بریدهی تو و رنگ پریدهی مرا زود بود که دشمنان، زنند بر سر سنان رأس بریدهی تو و رأس بریدهی مرا قبلی: