مَنِ الّذی اَیتَمَنی، بابا حسین عشق منی... واویلا حسین... گریه نکن اینقده اشک غم نریز گریه نکن خرابه رو بههم نریز گریه نکن، گریه نکن گریه نکن الان میان میزننت گریه نکن نذار کبود بشه تنت گریه نکن، گریه نکن یکم چشاتو هم بذاری آروم میشه زخمی که داری انقده گریه میکنی که اشک ربابو درمیاری دیگه آروم نمیشم تا بابام بیاد یا منو ببَر پیشش یا بابام بیاد مَنِ الّذی اَیتَمَنی، بابا حسین عشق منی... میزدنم، عمو نمیدونه کبوده بدنم میزدنم، دندونم افتاده تو شام از دهنم تاره چشام آروم نمیشم آخه بابامو میخوام تاره چشام دوست ندارم پشت سرِ ناقه بیام نفس کشیدنم عذابه رو دست من ردِّ طنابه مگه بابا نمیدونی که ما رو آوردن تو خرابه دیگه هیچی نمیخوام تا بابام بیاد دیگه بازی نمیام تا بابام بیاد مَنِ الّذی اَیتَمَنی، بابا حسین عشق منی...