ای حسین جانم

ای حسین جانم

[ مهدی مختاری ]
ای حسین جانم، ای حسین جانم 
ای حسین جانم، جانم، ای حسین جانم 

برات اشکای چشام سر نمیاد 
دیگه حال خوش به نوکر نمیاد

دست خالی اومدم در بزنم 
کاری جز گریه ازم برنمیاد

گریه می‌کنم برات، گریه زیاد 
کی میگه گریه به مَردا نمیاد 

مَردَم و زنونه گریه می‌کنم
این همونیه که مادرت میخواد

تویی محبوبم، تویی سلطانم 
دوست دارم صدام کنی و من بگم جانم 

جانم آقا جان، من به فرمانت
دوست دارم صدام کنی و من بگم جانم 

ای حسین جانم، ای حسین جانم 
ای حسین جانم، جانم، ای حسین جانم 

*****

به خودم می‌گفتم عاشق نمیشم 
بیخیالِ عقل و منطق نمیشم 

ولی حالا حرفمو پس می‌گیرم 
دیگه اون آدم سابق نمیشم 

حرمت روزمو شب کرده، حسین 
همه‌ی وجودِ من درده، حسین 

کاش بذاری نوکرت مثل قدیم
باز به آغوش تو برگرده حسین 

خیلی دلتنگم، خیلی دلگیرم 
دوست دارم بیام حرم با مادر پیرم 

بنویس آقا توی تقدیرم
دوست دارم بیام حرم با مادر پیرم 

ای حسین جانم، ای حسین جانم 
ای حسین جانم، جانم، ای حسین جانم

نظرات