گذشت از همه و پشت شوهرش مانده

گذشت از همه و پشت شوهرش مانده

[ حسین طاهری ]
گذشت از همه و پشت شوهرش مانده
چه مادرانه به پای پیمبرش مانده

درست! سوره‌ی نسل خدیجه کوتَه بود
ولی ادامه‌ی آیات کوثرش مانده 
 
نه داستانِ خدیجه ادامه خواهد داشت
هنوز سوختنِ خانه و درش مانده

به فرض این‌ که شکستند دست زهرا را
هنوز بستنِ دستان شوهرش مانده

نه ماجرا به همین روی سکّه ختم نشد
خدیجه روضه بخوان روی دیگرش مانده

حسین لحظه‌ی آخر به فکر رفتن بود
ولی هنوز وصایای مادرش مانده

دلیل داشت صدای زنی زِ خیمه رسید
رباب خواست بگوید که اصغرش مانده

سه‌شعبه آمد و در خیمه دختری می‌گفت
ببین سکینه که چیزی زِ حنجرش مانده؟

گذشت و عمّه سادات دید مردی را
که ردّ پای سری روی خنجرش مانده

رسید کار به جایی که روضه‌خوان غش کرد
خدیجه روضه بخوان خط آخرش مانده

نظرات