کنج حجره بی‌قراره، بی‌قرار روی یاره

کنج حجره بی‌قراره، بی‌قرار روی یاره

[ جواد مقدم ]
کنج حجره بی‌قراره، بیقرار روی یاره
از دو چشمش داره نم‌نم بارون غصّه می‌باره

به روی دامن سرش رو پسرش مهدی می‌گیره
ذکر لب‌هاش "یا حسینه" با دلی پُر غم می‌میره

می‌زنه دست و پا، لحظه‌ی آخره
به یاد سیلی و پهلوی مادره

این دَم آخری با اشک و زمزمه
می‌خونه زیر لب روضه‌ی فاطمه

غریب آقام آقام، غریب آقام آقام...
****
شده یارش زهر کینه، شعله افتاده رو سینه
بازم این دمای آخر افتاده یاد مدینه

ولی خیلی بیشتر از زهر، می‌سوزه از سوز اون در
به یاد ضربه‌ی مسمار اشک می‌ریزه واسه مادر

می‌زنه دست و پا، لحظه‌ی آخره
به یاد سیلی و پهلوی مادره

یکی داره میاد این بوی مادره
رو پیرهنش هنوز جای میخِ دره

غریب آقام آقام، غریب آقام آقام...

نظرات