کربلا خاک عزای زینبه کربلا شرح بلای زینبه اگه از خاکِ بلا سؤال کنی آشنا با کفِ پای زینبه حبیبی، حبیبی، حسین مَحرم زینب... اگه خاک کربلا شفا میده چون قاطی با گریههای زینبه حبیبی، حبیبی، حسین مَحرم زینب... اگه صحرای دلم خداییه چون که جای ردّ پای زینبه اگه که سینهزن حسین شدی مطمئنّم با دعای زینبه اگه زینب ناخدای عاشقاست چون رقیّه ناخدای زینبه حبیبی، حبیبی، حسین مَحرم زینب... اگه مهدی شال مشکی میندازه این همان شال عزای زینبه اگه که مرغ دلم هوا بخواد محتاج یه «یا حسینِ» زینبه دوای هر دردِ بیدرمان بدان ذرّهای از خاک پای زینبه ... هر دو عالَم یک طرف، یک موی زینب یک طرف باز سنگینتر شود آنوَر که مال زینب است حبیبی، حبیبی، حسین مَحرم زینب... زن بدین عزم قوی و زن بدین شایستگی احسن! احسن! فاطمه آموزگار زینب است ***** دیوونه کجا داره جز درِ خونهی حسین؟! دلِ دیوونهی او شده دیوونهی حسین خوش به حال اونی که مست و دیوونهی تو شد خاک بینام و نشونِ درِ خونهی تو شد آدما ما رو به چشم دیوونه نگاه کنن هر کجا ما رو ببینن، دیوونه صدا کنن ما یه جو دیوونگیمونو به عالَم نمیدیم شور و مستیمونو به عالَم و آدم نمیدیم ما رو تُو دنیا و عقبی دیوونه رقم زدن اسم ما رو تُو کتاب عاقلا قلم زدن خودتو خسته نکن، ما دیگه عاقل نمیشیم اگه دریای جنونیم، توی ساحل نمیشیم