
آیِنه در آینه نورِ مُکَرَم زینب است جلوه در جلوه تجلیاتِ خاتم زینب است خطبه در خطبه امیرالمؤمنین دَم زینب است زهره در زهره ظهورِ اسمِ اعظم زینب است آنکه با عشقِ حسینی گَشته همدم زینب است با مُسمَط با قصیده با غزل با مثنوی صائِبی از اصفهان و بیدلی از دهلوی جودی و یغما و نیِر شهریار و مولوی میبرد اما دلم را شاه بیت مُنزوی کین حسین تنها یک عاشق دارد آن هم زینب است نامِ او پر کرده عالم را حجابش بیشتر خطبهاش بنیان کَن و فصلُ الخِطابش بیشتر غیرتش مبهوت ساز است، انقلابش بیشتر محملش دارد تماشا و رکابش بیشتر گفت با عباس پشتیبانِ پرچم زینب است شمع اگر این است دل پروانه باشد بهتر است مِی اگر این است پُر پیمانه باشد بهتر است سر اگر خاکِ درِ میخانه باشد بهتر است عقل در توصیفِ او دیوانه باشد بهتر است در شهامت برتر از سارا و مریم زینب است از همان اول خدا میخواست او را شد حسین اصلاً او با اولین پلکِ تماشا شد حسین فاطمه شد مرتضی شد پیش از آنها شد حسین گرچه نامش بود زینب بعدش اما شد حسین او حسین است و حسینش هم مُسَلَم زينب است این حسین تنها یک عاشق دارد آن هم زینب است منزوی هرگز مزن بیهوده لاف عاشقی این حسین تنها یک عاشق دارد آن هم زینب است