حبیبم حبیبم حسین یا ثارالله

حبیبم حبیبم حسین یا ثارالله

[ سید جواد ذاکر ]
حبیبم، حبیبم، حسین یا ثارالله...

ضربان قلب من نام دل‌آرای حسین
از ازل ما شده‌ایم مست و تولیِ حسین


به خدا هرجا شنیدی که حسین حسین میگن
رفته‌ام تا که برات کربلا بهم بدن

حبیبم، حبیبم، حسین یا ثارالله...

پادشاه دلِ من حضرتِ عباسِ تو شد
دل دیوونه‌ی من شیشه‌ی احساس تو شد

کربلا شرح بلای زینبه
کربلا هم‌آشنای زینبه

اگه از خاک بلا سوال کنی
آشنا با کف پای زینبه

حبیبم، حبیبم، حسین یا ثارالله...

اگه از خاکِ بلا سوال کنی
آشنا با کف پای زینبه

اگه خاکش بوی عاشقی میده
جای دفن بچه‌های زینبه

اگه شام و کوفه شد ویرانسرا
چون‌که جای خطبه‌های زینبه

اگه از شام میاد صوتِ علی
صوت همچون مرتضیِ زینبه

اگه مهدی شال مشکی میندازه
این همان شال عزای زینبه

اگه صحرای دلم خدائیه
چون که جای رد پای زینبه

حبیبم، حبیبم، حسین یا ثارالله...

اگه ما می‌گیم فدای تو حسین
چون حسینم که فدای زینبه

اگه که سینه‌زنِ حسین شدیم
مطمئنم با دعای زینبه

اگه زینب ناخدای عاشقاست
چون رقیه ناخدای زینبه

حبیبم، حبیبم، حسین یا ثارالله...

اگه صحرای دلم خدائیه
چون که جای رد پای زینبه

اگه مرغ دل بخواد پر بزنه
محتاج یه یا خدای زینبه

دوای هر درد بی‌درمان بدان
ذره‌ای از خاک پای زینبه

دیوونه کجا داره جز در خونه‌ی حسین؟
دل دیوونه‌ی او شده دیوونه‌ی حسین

خوش به حال اونی که مست و دیوونه‌ی تو شد
آدما مارو به چشم دیوونه نگاه کنن 

ما یه جو دیوونگیمونو به عالم نمی‌دیم
شور و مستیمونو به عالم و آدم نمی‌دیم

حبیبم، حبیبم، حسین یا ثارالله...

اگه راهم ندهی کجا دارم کجا برم؟ 
اگه سنگم‌ بزنی از در خونت نمی‌رم!

چون‌که از روز ازل نام تو از بَرم بوده
مِهر تو به سینه‌ام زِ شیر مادرم بوده

حبیبم، حبیبم، حسین یا ثارالله...

هر دو عالم یک طرف، یک موی زینب یک طرف
باز او سنگین‌تر شود هرچه نام زینب است

آنکه عشقش خیمه برپا کرده در دل زینب است
آنکه اشکش کرده خاک کربلا گِل، زینب است

قصه‌ی لیلی مخوان، وز غصه‌ی مجنون مگو
دفتر عشق خدا خطش به‌نام زینب است

می‌رسد از عالم بالا ندای طَره گو
وانکه حق هم طالب دیدار روی زینب است

حبیبم، حبیبم، حسین مَحرمِ زینب..

انبیا هر یکی لب تر کرده از جام بلا 
آنکه یک باره به یکجا سرکشیده زینب است 

حبّ حیدر گر نباشد طاقتی مقبول و نیست
شرط عشق‌بازی مسلم دان که حبّ زینب است

حبیبم، حبیبم، حسین یا ثارالله...

حاشا می‌گویم که توحید و نبوت در جهان
تا ابد منت‌کش یک تار موی زینب است

روز محشر کسی که بر پیشانیش مُهری زنند
روی پیشانی ما والله نام زینب است

انبیا را خاتم آمد در نبوت جدّ او 
آنکه عشاق جهان را خاتم آمد زینب است

مرتضی می‌بُرد لذت، دخترش گوید پدر
روز و شب مهدی نوایش عمّتی یا زینب است

هر بلاجو در ازل جام غمش پر کرده است
آنکه جامش پر نشد تنهای تنها زینب است

آن زمان که به حیدر کس نمی‌دادی سلام
 بر علی می‌داد روحیه سلامِ زینب

نظرات