منم و یه کوله باری از گناه

منم و یه کوله باری از گناه

[ حمید دادوندی ]
منم و یه کوله باری از گناه 
به خدا خسته شدم از اشتباه
دستمو بگیر و با خودت ببر
نمی‌خوام بشم رفیق نیمه راه

 تو بگو چی‌کار کنم دلت باهام جور بشه
اونقده گریه می‌کنم تا که چشام کور بشه
نورٌ علی نور بشه

نور می‎‌بینم حرمو که از دور میبینم
اونقده شلوغه دورت آقا 
که ضریحتو به زور می‌بینم
حسین وااای حسین وااای (3)

دوباره تکیه و پرچم و علم
دوباره کتیبه های محتشم

چند شبه به آسمون خیره میشم
کجا بودی ای هلال ماه غم

همه دلخوشی سالمه محرم حسین
ایشالا آخرش یه روز می‌میرم از غم حسین
به زیر پرچم حسین

مشکی پوشم صدای وا حسیناه تو گوشم
میون خواب و رویا می‌گیرم
بازم ضریحشو تو آغوشم

نور می‎‌بینم حرمو که از دور می‌بینم
اونقده شلوغه دورت آقا 
که ضریحتو به زور می‌بینم
حسین وااای حسین وااای (3)

نظرات

امیر اشتیاقیامیر اشتیاقی

عالی