شونهی من هست، چرا تکیه به دیوار میکنی؟ میکُشیم آخر چقد نگاه به مسمار میکنی اونقَدَر آه چرا؟ آهِ جانکاه چرا؟ ابرِ روسری روی صورت ماه چرا؟ اونقَدَر درد چرا؟ عرق سرد چرا؟ روی صورتت جای دست نامرد چرا؟ بهم بگو چی شده من مَردتم زهرا من علیام همدردتم آه، زهرای من زهرای من، زهرای من، زهرای من من که نمردم که غصّههاتو پنهون میکنی با این سکوتت داری دل منو خون میکنی نالهی زار نکِش آه خونبار نکِش از تن خسته دیگه اونقدَر کار نکِش دیگه جارو نزن دست به پهلو نزن واسه یاریِ علی به کسی رو نزن چقدر به جای من اذیّت شدی خانومم پُر از جراحت شدی بهم بگو چی شده من مَردتم زهرا من علیام همدردتم