نور نَیّرین اومد خورشید مشرقین اومد تو مدینه پیچیده دردونهی حسین اومد نفس بابا اومد سوره هل اتی اومد عمه زینبش میگه نائبة الزهرا اومد مستی فراوونه باز لبا خندونه خونه ارباب تا سحر ، فرشته بارونه نغمهی روی لب ملائکه بیبی جون تولدت مبارکه شور شیرین منی مکتب و آیین منی روز محشر بیبی جان برگه تضمین منی مه و مهتاب منی گوهر نایاب منی جونمو واست میدم دختر ارباب منی دلبر و دلدارم ماه شب تارم خلاصه یا رقیه جان خیلی دوست دارم نغمهی روی لب ملائکه بیبی جون تولدت مبارکه دوسش دارم یه عالمه دختر پادشاهمه با یک نگاه زینبی کربوبلا فراهمه انا عبدالرقیه ، انا عبدالرقیه گدایی کوی شما، کار هزار تا حاتمه هزار تا حاتمم کمه ، کار تمومه عالمه