آمدی تا گره از کار همه باز کنی

آمدی تا گره از کار همه باز کنی

[ مهدی رعنایی ]
آمدی تا گره از کار همه باز کنی
پدرت هِی بخرد ناز، تو هم ناز کنی

رقیّه جان...

زهرای سه ساله، عشقت بی‌مثاله
هر کس خاک پاته در اوج کماله

خانوم خانوم‌ها رقیّه، نفسِ بابا رقیّه
به تو می‌گن اهل عالم: اُمّ اَبیها رقیّه

تو بالانشینی رو دوش اباالفضل
برات بازه همیشه آغوش اباالفضل

به زیر قدم‌هات بهشت برینه
خنده‌هات دل‌خوشیِ یل اُمُّ‌البنینه

قلمم دست به غزل شد
لبم از اسمت عسل شد
بعد تو ضرب‌المثل شد
دخترا بابایی‌اند

عالم هنرِ دست هنرمند رقیّه‌ست
بر روی جبینِ همه سربند رقیّه‌ست
تعریف من از عشق همان بود که گفتم
در بند کسی باش که در بند رقیّه‌ست

سالی یه دفعه کربلای اربعینا از تو حواله‌ست
بگو به اونی که پیِ بهشته، بهشت حرم این سه ساله‌ست

نمک زندگیِ ارباب 
ما رو دریاب، ما رو دریاب

نوه‌ی شیرین مولا، اشبه النّاسِ به زهرا
تو نشون دادی به دنیا، دخترا بابایی‌اند

وقتی که جهان ریزه‌خور خوان رقیّه‌ست
یعنی همه جا سفره‌ی احسانِ رقیّه‌ست
این‌جا که بُود مملکت حضرت مهدی
جمهوری اسلامی ایرانِ رقیّه‌ست

بیا با دستای کوچیکت امشب برای منم دعا کن
یه لب تر بکن جلوی پدرت گره‌ی کربلامو وا کن

نمک زندگیِ ارباب 
ما رو دریاب، ما رو دریاب
****
محشره رقیّه
بهترین اسم دختره رقیّه
خودش یه‌تنه لشکره رقیّه
به ماها میگن نوکرِ رقیّه

تاج داری بانو، پرچمداری بانو
تنها دلیل ذوق علمداری بانو
شاهکاری بانو، باوقاری بانو
ارث از پدربزرگته کرّاری بانو

رقیّه‌ جان
ای سه ساله‌ی بزرگِ خاندان
جانم عمّه‌جانِ صاحب‌الزّمان
رقیّه‌ جان، رقیّه‌ جان

جوونیم حلالِ رقیّه
همه دنیا مال رقیّه

خانوم خانوما رقیّه
نفَس بابا رقیّه
به تو میگن اهل عالم:
اُمّ اَبیها رقیّه

نظرات