حسین قربانچه

دیدی چی شد آخر

205
4
دیدی چی شد آخر
با گریه‌مون لشکر میخنده داداش

دست منو محکم
بگیر که می‌ترسم، بازم پیشم باش

نبینم که خاکی شده موت
اشک زینب هست واسه وضوت

بوسه می‌خوام از زیرِ گلوت
سرو بگیر بالا

گندم رِی رو جو می‌کنند
حرف که می‌زنی هو می‌کنند

نعل‌های اسبو نو می‌کنند
چیکار کنم حالا؟

بری میام باهات، شاید بمیرم جات
تنت میشه خیرات، دلم بهم گفته

این‌ها که الواتن، پِی لباساتن
مابین سر با تن فاصله میفته

ای مظلوم حسین...

این چه بلایی بود، که تو رو اینقدر زود
حسین پیرت کرد؟

کدوم حرومی بود، چه پای شوری بود
زمین‌گیرت کرد؟

بیا تا غروب سر نزده، تا به سیم آخر نزده
به تو پشت خنجر نزده، بریم از این گودال

تا تنت نرفته زیر سم، تا تو رو چشام نکرده گم
قبل ضربه‌ی دوازدهم، بریم از این گودال

بمونی این لشکر، میاد برای سر
اونم جلو مادر، که دست به سر داره

داری میشی بی کس، بالا سرت اخنه است
اومده آمادست، عباتو برداره

فکر نمی‌کردم من، راحت بیاد دشمن
سراغ زن‌ها

داداش بودی ای‌کاش، میون این اوباش
نمونم تنها

راستی از گودال چی می‌دیدی
دیدمت راحت جون نمی‌دی

پاتو هی رو خاک می‌کشیدی
کسی نره خیمه

حالا از رو نیزه‌ها ببین
هی دویدم هی خوردم زمین

خولیِ نامرد کرده کمین
دور و بر خیمه

سوختند پرستوها
نیستند النگوها

نیست چیزی رو موها
خیمه شده نیلی

طناب بهم بستن
بعضیاشون مستن

آخ که چه بد دستن
بد می‌زنن سیلی

مقتولتاً عیدی اِلَی الاَنادی
شهر نامردو حرمله یاقی

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش