آه از غمِ گلدستهی غربت نصیبم از دلشکسته گنبد و صحن غریبت دلتنگم آه ای سامرا، دلتنگِ آن صحن و سرا ای کاش و میخواندی مرا با هر نسیم از صحن تو، عطر عجیبی میوزد از گوشهی سرداب تو، أمَّن یُجیبی میوزد دلتنگم آه ای سامرا، دلتنگم آه ای سامرا... شد آینهدارِ بقیع این صحنِ ویران از این جفا جانهای ما گشته پریشان آه از ستم آه از جفا در حق آل مصطفی نفرین به قوم بیوفا نامِ تو سُرَّ مَن رَاء، اما نشانت درد و غم آخر خدایا تا به کِی، زائر ندارد این حرم دلتنگم آه ای سامرا، دلتنگم آه ای سامرا... ابن الرضای ثانیه هادیِ امت اذنی بده تا بیقرارم به سویت مولا امام عسکری بر این گدا بگشا دری اینک من و چشم تَری خود توشهی راهم بده، بار گناهم را مَبین بر اشک و آهم کن نظر، روی سیاهم را نبین مولا امام عسکری، مولا امام عسکری...