دست عباس فتاده در کنار علقمه ساقی شد صد پاره در خون، کربلا شد همهمه کربلا ماتم گرفته با حسین، با حسین فاطمه (تا که سقا، نالهی لب تشنگان، از جان شنید)۲ صولت حیدر بداد و لشکر دشمن درید کف بزد آب و نخوردش تا حسین، تا حسین تشنه بدید (چون برون آمد ز شط، آن ساقی لب تشنگان)۲